مردی از شولم A MAN OF SHOULAM مطالب هنری ،ورزشی، خاطرات شخصی و متنوع ANYTHING |
|||
دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : شیرمحمد عاشوری SHIR MOHAMMAD ASHORI
چند سال پیش با همین تفکر تصمیم گرفتم به یکی ازییلاقات کوهستانی و ودور دست سفرکنم .صبح یکی از روزهای آخر بهاربه اتفا ق علی یاسر ومهیار بارسفر بستیم و راه افتادیم.
نرسیده به ماسوله از سمت چپ ، با عبـور از رودخانه گلوند روداز یک مسیر خاکـی باریک سوار بر پژوی علی در دل کوهستان آن راه پر پیچ و خم را در پیش گرفتیم.رفتیم رفتیم رفتیم تا رسیدیم به یک آبشـار زیبا که از ارتفاع 50متری و عمــــودی از بالای کوه سرازیر بود .کمی توقف کرده عکس یادگاری انداختیـم وسپس مسیر را ادامه دادیم تا جایی که دیگر پیشروی با ماشیـــن امکان پذیر نبود در انتهای راه ،ماشیــــــن را در جــوار یک استراحتکاه وقهوه خانه محل توقف گاو چـــــــرانان و کوهنوردان به امان خـدا رها کرده ، پای پیاده در دل کوهستـان راه افتادیم .بلد راه وراهنمای ما یاسربود. کوهستان پوشیده از درختان پر شاخ و برگ و هوا گرم و شرجی بود و راه نیز سر بالایی و حرکت ما در آن به کندی صورت می گرفت گاه با پیمودن یک کیلومتر چند لحظه ای توقف و تجدید قوا می کردیم و دوباره مسیر سربالایی را ادامه می دادیم چند بطر ی آب معدنی را تمام کردیم . کوهستان در سکوت محظ بود و جز صدای پرندگانی از دور دست و یا کوبش نوک دارکوبی بر تنه درختی صدای دیگری به گوش نمی رسید.چندین ساعت در دل کوهستان رفتیم .ما می دانستیم که در کوه خرسهای گرسنه و وحشی پرسه می زنند و حواسمان هم جمع بودوبا خودمان یک داس تیز همراه داشتیم که در مواقع اضطراری به دردمان بخورد. نزدیکهای غروب بود که ازمسافتی دور محل کلبه های گاوچرانان را دیدیم و فهمیدیم به منطقه سکونت گاو چرانان نزدیک می شویم .وقتی نزدیک تر شدیم گاو چرانان ساکن در اولین کلبه با کنجکاوی نزدیک تر شدن ما را تماشا میکردن آنها سه نفر بودند یکـــــــــی مسن و دو نفر دیکر خردسال بودندوقتـــــی به آنهارسیدیم سلام و علیکی کردیم از جلویشان ردشدیم . کلبه دیگری صدمتر آنطرفتر به چشم می خورد که می دانستم پیشینیان ما درهنگام کوچ به ییلاق دراین کلبه زندگی کرده اند(در کودکی یکبار به این ییلاق سفر کرده بودم و خاطراتی در ذهنم بود) چوبهای این کلبه چندین بار عوض شده وتجدید ساخت گردیده بود در آنجا به فاصلـــــه صد متر پایین تر کلبه دیگری هم وجود داشت یعنی به جز این سه کلبه ،کلبه دیگری به چشم نمی خورد.به کلبه رسیدیم و آن را خالــــــــی یافتیم .داخل شدیم .آثاری از آتشی از هیزم سوخته برجا بود و معلوم بود گاو چران ساکن در این کلبه ساعتـــــــــــی پیش به همراه گاوان به کوه زده.مادر این کلبه فرود آمدیم کلبه ای بود از دوقسمت تشکیل شده بود که با تنه درختان از هم جـــــــــــــدا می شد در پشت سرما آغل گوســــــــــــاله ها بود و در داخل آن چهار گوساله قهوه ای پیشانــــی سفید در حالی که خوابیده بودند داشتند نشخوار می کردند .بوی مدفوعشان بد جوری مشام را آزار می داد ولی چاره ای نبود و باید تحمل می کردیم .پس از ساعتی گاوچران با گاوانش برگشت و از دیدن این مهمانان ناخوانده تعجب کرد او "قودی " نام داشت .بلاجبار داخل شد وفروتنانه سلام و احوالپرسی کرد ماهم باب صحبت با اورا گشودیم و از دلش غریبــــــــی را در آوردیم.قودی هیزم آتش را بیشتر کرد وبا یک کتری دوده گرفته چای دم کرد خوردیم . ماهم که به اندازه سه روز آزوقه داشتیم از کوله پشتی خودخوراکی در آوردیم و با هم صرف کردیم .کلبه به اندازه چهار نفر جا می شد وعرض آن به اندازه کمی بیشتر از قد یک آدم بود فوق الاده مرطوب و کثیف بود.شب گاوچران چون برایش جای خوابیدن نبود رفت کلبه گاو چرانان همسایه و ما را تنها گذاشت شب وهم انگیزی بود کلبه از تنه درختان درست شده بو واز روزن آن می شد بیرون رادید .درب آن هم متحرک بودوبلند میکردند می گذاشتنذ و برمی داشتند.حواس ما جمع بود تا خرسی گرگی پلنگی ،چیزی به ما حمله نکند. شب ،هوا خیلی خنک وسرد بود.خوابیدن در آن زمین مرطوب میسر نبود وتا پاســــی از شب گذشته خوابمان نبرد تا اینکه خستگی راه بر ما غالب شد و کم کم پلکهایمان سنگین شد و به خواب رفتیم. صبح از خواب برخواستیم و با خوردن صبحانه ای مختصر شـــــــروع کردیم در دل کوهستان به گشت و گزار، قارچ جمع کردیم ، توت فرنگی وحشی چیدیم گردوهای کوهی کندیم و شکستیم و خلاصه تا عصر مشغول بودیم .و سپس با گاوچران جوان خدا حافظی کرده سراززیری مسیر را به حالت نیمه دو به حرکت در آمدیم و سر انجام غروب به خانه های خود در شهر رسیدیم و وروز ازنو و روزی از نو...............یادش به خیر
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ مردی از شولم خوش آمدید.این وبلاگ در برگیرنده مطالب مختلفی شامل خاطرات ، شعرمحلی وتالشی،شعرهای روز و نیز تصاویرمی باشد. این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و مطالب ان در زمینه های مختلف نقطه نظرات خودم می باشد امکان این هست که در بعضی موارد اشتباهاتی در بیان رخ دادهایی که جنبه غیر شخصی داشته باشد، وجود داشته باشد .در مورد شعرها نیز عرض شود تمام شعرها را خودم سروده ام وبراین باورم استفاده ازمطالب دیگران به نام خودهنر نیست. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||
![]() |